چرا دفاع مقدس؟
این اسم روخیلی شنیدیم حالا چرا میگیم دفاع،کلی روی این قضیه(اون هم بی طرفانه)فکر کردم تا خودم تونستم جواب خودم رو بدم. بعضی ها میگن جنگ در مقابل جنگ بود ولی این رو میدونید که عراقی ها جنگ رو شروع کردند و به خاک ایران حمله کردند و ما نمی تونستیم دست روی دست بگذاریم اونها رو تماشا کنیم و ما ناچار بودیم که از خودمون دفاع کنیم اون هم بدون امکانات کافی.حالا چرا میگیم دفاع مقدس اصلاً کلمه مقدس برای چیه؟خب جواب این هم معلومه،بچه های ما از اسلام دفاع کردند یعنی هدف اصلی اونها این بود نه فقط دفاع از خاکهای ایران.
چند وقت پیش چشمم به تابلویی افتاد که بارها بارها اون نوشته رو جاهای مختلف دیده بودم که اون نوشته این بود:شهیدان را یاد کنیم حتی با یک صلوات وقتی چشمم به این نوشته می افته دلم می گیره،آخه ارزش اون همه فداکاری برای من و تو فقط یک صلواته.من که رفتارم شبیه شهدا نیست اصلاً روم میشه برای اونها صلوات بفرستم.من که برای استخدام شدن توی یه شرکت دنبال پارتی می گردم،من که توی صف نانوایی هنوز نیومده تا می بینم حواس بقیه پرته می رم جلوی صف،من که هر وقت پیش آیدا (البته اسم مستعارش)می رم که به قول خودش با کلاس و آنتیکه،روسری قرمزه رو سر می کنم و به ناخن هام لاک می زنم و هر وقت پیش زهرا می رم که بچه مذهبیه روسری رو جلوتر میارم که مبادا تار مویی بیرون باشه،من که تو موبایلم همه جور عکس پیدا میشه الا یه عکس از چهره معصوم یه شهید.خب شما بگید کجای من شبیه شهداست!
کاش ما هم مثل شهدا مخلص و یکرنگ بودیم ولی ایراد ما اینه که همه ما دورنگی هستیم ،کاش برای یکبار هم که شده یه وصیت نامه شهید را بخونیم تا بعدها نگیم این پسرک نوجوون برای سرگرمی به مناطق جنگی رفته ،کاش همه ما بجای شهرت دنبال گمنامی باشیم ولی هنوز این رو میدونم که جنگ تموم نشده پس الان من،توی دانشجو،توی فوتبالیست،توی بازیگر،توی کارمند،تویخوشتیپ و با کلاس و توی وبلاگنویس یه رزمنده ایم و باید از مقدساتمون دفاع کنیم. به قول شاعر:هر جای دنیایی دلم اونجاست من کعبه ام رو دور تومی سازم من پشت کردم به همه دنیا تا رو به تو سجاده بندازم